نوشته های مشابه

11 دیدگاه در “ارسال نامه به ریاست کل دادگستری اصفهان جناب آقای حبیبی

  1. محمود گفت:

    با سلام
    بنده یک ملک موروثی از پدرم را برای دریافت سند ششدانگ به اداره ثبت اسناد نطنز بردم.در حالیکه بنچاق قدیمی این ملک را دارم و استشهاد محلی نیز شده است نماینده اداره مربوطه برای بنده نوشته که بایستی سند مشاع دریافت کنی!! در حالیکه این ملک از یک طرف به پلاک ثبتی و از دو طرف به شارع عمومی و طرف چهارم هم با یک سنگ چین قدیمی به قطر تقریبا نیم متر از ملک مجاور جدا شده است. بنده در آبان ۱۳۹۹ به اداره مربوطه مراجعه کردم و داشتم برای نماینده ثبت جریان را توضیح می دادم که یک دفعه ریاست اداره (آقای جوانی) از اطاقش بیرون آمد و به بنده گفت غلط کردی که وقت کارشناس منو میگیری و برخورد بسیار نامناسبی داشت و بنده هم که می خواستم از حقم دفاع کنم با زنگ زدن به نیروی انتظامی ترساندند. خواهشمندم رسیدگی فرمایید آیا رییس اداره ثبت نطنز حق برخورد اینچنینی با بنده را داشته یا نه و بنده ملکم را با چه کسی باید شریک شوم در حالیکه مالک مجاوروم را نمیشناسم

  2. علی یزدانی گفت:

    سلام من جوانی ۳۰ساله بچه یتیمم با مادرم زندگی میکنم من شبی از سرکار میامدم که یه پسر همسایه گفت منا ببر جایی گفتم خسته ام گفت من رانندگی میکنم داشتیم میرفتیم که مامورا انداختن دنبالموم بهش گفتم نگه داره ولی گوش نکرد فرار کرد.خوردیم زمین بردن بیمارستان تو بیمارستان گفتن ۴گرم شیشه از رو زمین پیدا کردن من بردن دادگاه با فیش فعلا ازاد کردن بعد ابلاغ دادن برم دادگاه با اون نامرد.رفتیم اون نامرد گردن نگرفت منم گفتم مال من نیست قاضی ۵سال حبس با ۳ملیون جریمه دادبه جفتمون خیلی گفتم مال من نیست ولی قبول نکردن بعد فهمیدم پسره ساقیه مواده کلانتری گفت.منا بردن زندان اون فراری شد سه ماه حبس کشیدم اومدم مرخصی بعد گفتن برو سر کار برا زندان من یه هفته رفتم درخواست پابند دادم رد کردن درخواستو کار کردن مجانی ام نمیتونستم خرج دخل جور در نمیاومد.غیبت کردم دیگه نرفتم الان دارم دیوانه میشم برا این مشکل من بخدا بیگناه با من این کارا کردن.سابقه دار شدم ابروم رفت کارمو تو بیمارستان از دست دادم موتورما از دست دادم من بیگناه بودم ولی کسی را نداشتم کمکم کنه ثابت کنم.کمک کنید کارم به خودکشی نکشه.ممنون

  3. علی گفت:

    سلام آقای حبیبی.ریاست محترم قوه ی قضاییه در خصوص هزیته های دادخواست افراد بی بضاعت سفارش موکد دارند.تو دفتر قضایی لنجان زرین شهر از زمان آقای رضایی رئیس اسبق بنگاه دلال بازی باز کردند که اگر شخصی جانش به لب رسیده و از دادگاه طلب کمک میکند دفاتر قضایی میاند میگند که هر کلمه ای دادخواست جدا و پرونده ی جدا و هزینه ی جدا نیاز داره طوری که برا بحث مثلا طلاق نمیاند ی پرونده کلی تشکیل بدند .برا بحث مهریه میگند دادخواست جدا و هزینه ی جدا برا حضانت بچه همینطور برا نفقه هم همینطور برا اجرت المثل همینطور برا اعتیاد همسر همینطور برا رابطه نامشروعش همینطور .برا درخواست جهاز همینطور طوری که برا موضوع کلی ی پرونده بایست ده تا دادخواست ده تا هزینه و با ده تا قاضی و دادیار و شورا حل اختلاف بایستی سر و کله و دست آخر هر بار بری دفتر میگه اول برو پیش فلان وکیل که من میگم مشورت کن و همش هزینه تراشی الکی و وقت مردم و دادگاه را الکی میگیرن زنگ زدم دفتر قوه قضائیه تهران گفتند حتما موضوع بنگاه داری و دلال بازی دفتر قضایی لنجان زرین شهر را به آقای حبیبی در میان بگذارید که نه مردم وقت الافی دارند نه دادگاه

  4. علی یزدانی گفت:

    سلام من جوانی ۳۰ساله بچه یتیمم با مادرم زندگی میکنم من شبی از سرکار میامدم که یه پسر همسایه گفت منا ببر جایی گفتم خسته ام گفت من رانندگی میکنم داشتیم میرفتیم که مامورا انداختن دنبالموم بهش گفتم نگه داره ولی گوش نکرد فرار کرد.خوردیم زمین بردن بیمارستان تو بیمارستان گفتن ۴گرم شیشه از رو زمین پیدا کردن من بردن دادگاه با فیش فعلا ازاد کردن بعد ابلاغ دادن برم دادگاه با اون نامرد.پسره تو دادگاه بودیم اون نامرد جنسشوگردن نگرفت منم گفتم مال من نیست اون پسره کلانتری گفته مواد فروش بوده برادرش الان زندان ..قاضی امین شرقی دادگاه انقلاب ۵سال حبس با ۳ملیون جریمه دادبه جفتمون خیلی گفتم مال من نیست ولی قبول نکرد بعدمنا بردن زندان اون خودشو تحویل نداد فراری شد. سه ماه حبس کشیدم اومدم مرخصی بعد گفتن برو سر کار برا زندان من یه هفته رفتم درخواست پابند دادم درخواست رد کردن کار کردن برا زندان حقوقش کم بود نمیتونستم خرج دخل جور در نمیاومد.اجاره و مریضی مادرم خرجش زیاد بود غیبت کردم دیگه نرفتم الان یه ماهه غیبت ام دارم دیوانه میشم نمیتونم با این مشکل که بیگناه اینطور گرفتار شدم باهاش کنار بیام خیلی برا این جریان زجر کشیدم سخت از همه این بود که بدونی بیگناهی داری انقدر زجر میکشی نابود شدم سابقه دار شدم ابروم رفت کارمو تو بیمارستان از دست دادم موتورما از دست دادم ۲۰ملیون پول قرض کردم خرج این جریانات شد تو این بی پولی من ولی کسی را نداشتم کمکم کنه ثابت کنم بیگناهم .پسره ام دید بی کسم کسی رو تو این غربت ندارم این بلاها را سرم اورد.پدرش اومد گفت میدونم بچم گناه کاره جنس مال اونه ولی منا با بچم بده نکن دعوامون ننداز .چرا باید یه بی گناه اینطور گرفتار بدبخت بشه.من مشکل زیاد دارم مادرم مریضه.خیلی گرفتاری دارم امروز میخواستم خودم بکشم که راحت بشم ولی نتونستم مادرم تنها میشه این مملکت قانون اش اینطوره بیگناه اینطور بدبخت بشه سابقه دار بشه.مادرم میگفت نگران نباش سربی گناه بالا دار نمیره زندان نمیری.همه این حرفا الکی بیگناه بدتر اذیت میکنن.من که شاغل و بیگناه بودم بردن زندان اون که مواد فروش بود جوانای مردم بدبخت میکرد ازاده نتونستن بگیرن ببرن زندان پیداش نکردن.قانون اینه..من باید چیکار کنم خودم بکشم.کسی نیست کمکم کنه.زندگیم بخواطر یه حکم قاضی نابود شد چند وقته زندگیم شده جهنم مادرم از غصه ی زیاد دیگه نمیتونه راه بره . گریه..غصه…پدر که ندارم دلم بهش خوش باشه کمکم میکنه.برا همین دارم یراه برا خودکشی پیدا میکنم که زیاد درد و زجر نکشم.من خودکشی میکنم تجربه بشه برا اونایی که کسی رو ندارن برا اونایی که به این باورن بیگناه گرفتار نمیشه.بدونن دروغ..من خوبی کردم به یه نفر اینطور باید تاوان پس بدم پس به هیچ کسی خوبی نکنید.اگه خدا هست ازش میخوام که جواب این ظلمارا این بی قانونیا را بده.چوب خدا نه صدا نه زمان مشخص.پس همه ظالما از این چوب بهره مند میشن.خدانگهدار

  5. هاشمی گفت:

    با سلام خدمت ریاست کل دادگستری اصفهان لطفا در مجازات باز نگری کنید تمام مجازات ها به روز شده مثلا توهین به۲۴ میلیون ودیه به ۴۸۰میلیون رسیده ولی بند ۸۶ قانون مجازات اسلامی بعد از گذشت ۱۰ سال هنوز هیچ تغییری نکرده و مثل ۱۰سال پیش برایشان حکم بریده میشه لطفا یا بقیه مجازات‌های برگردانید به ۱۰ سال قبل یا این ماده را به روز کنید که عدالت برای همه اجرا بشه برای ممانعت از حق طبق ۱۰ سال پیش۴ماه زندانی را یک میلیون و ششصد هزار تومان حساب کردند در صورتی که بقیه مجازاتهای به روز حساب میکنند هر کجا هم من گفتم گفتند ما چکار کنیم این مجازات ۱۰ ساله تغییر نکرده

  6. معصومه گفت:

    سلام

    من ی دختر مجرد با فوق لیسانس حقوق هستم

    بدون درآمد بدون پشتوانه مالی با مادرم زندگی میکنم

    خواهش میکنم منو سر کار بزارید تره ب هر کی میپرستید

    خودتون رو یک روز جای من بزارید توی این گرونی ها

    درد بی کاری و….خواهش میکنم فقط درخواست کار دارم 🙏🙏🙏

  7. معصومه گفت:

    سلام
    اقای حبیبی من درخواست کار دارم ازتون من فوق حقوق خصو صی دارم اصلا متوجه استخدامی دادگستری نشدم سن ام هم بالاست ۳۷ سال دیگه هیچ فرصتی برای استخدام ندارم ،چه از نظر روحی چه مالی به کار نیاز دارم ،تنهایی بیکاری بی پولی داره دیونم میکنه ب رهبری ب رییس جمهور چندین بار نامه فرستادم ،تره خدا ب من کار بدید

  8. طیبه زمانی گفت:

    سلام و عرض ادب من ساکن قم هستم لطفاً به من کمک کنید من از سال ۹۷ تا حالا بخاطر طلبم از وراثی درگیر دادگاه هستم و وراث به هیچ عنوان حاضر به استرداد طلب من نیستند طلب من ۵ میلیون تومان بوده که الان ۱۸ میلیون و … شده و مزایده ۶ شهریور ۱۴۰۱ هست اموال مزایده ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار شده من برای بقیه طلبم نمی‌دونم چکار کنم چون ساکن قم هستم و باید نیمه شهریور بروم قم لطفاً راهنمایی بفرمایید

  9. طیبه زمانی گفت:

    سلام و عرض ادب
    من ساکن قم هستم و لطفاً به من کمک کنید من از سال ۹۷ تا حالا بخاطر طلبم از وراثی درگیر دادگاه هستم اجرای احکام خیابان آتشگاه شعبه ۷ و نیابت به خمینی شهر اتاق ۱۱۷ دادگستری پردیس و وراث به هیچ عنوان حاضر به استرداد طلب من نیستند طلب من ۵ میلیون تومان بوده که الان ۱۸ میلیون و … شده و مزایده ۶ شهریور ۱۴۰۱ هست اموال مزایده ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار شده من برای بقیه طلبم نمی‌دونم چکار کنم چون ساکن قم هستم و باید نیمه شهریور حتما بروم قم بخاطر کلاس خانواده ام لطفاً راهنمایی بفرمایید

  10. احمد عباسی گفت:

    به نام خدا باسلام و احترام من در تاریخ ۱۴۰۱/۰۷/۲۰احضاریه حضور در جلسه دادگاه تجدید نظر شعبه ۴ را داشتم که در ساعت و تاریخ مقرر در محل حضور یافتم متاسفانه آقای قاضی اجازه شرکت در جلسه رابه من و دیگربرادران را ندادن سوالی که مطرح است اولاً اگر حضور من لازم نبود چرا احضاریه داده شده که مجبور شوم یک روز کلاس و مدرسه را رها کنم ثانیاً من از نظر قانونی فکر کنم در مورد حکم قاضی دادگاه بدوی حق اظهار نظر داشته باشم با اینکه به قاضی عرض کردم حداقل یکی از ما برادران در جلسه باشیم هم نپذیرفتن لازم به توضیح است که یکی از ارکان اصلی پرونده ما بودیم از خداوند متعال آرزوی سلامتی و موفقیت برایتان دارم

  11. احمد عباسی گفت:

    به نام خدا سلام اینجانب با ابلاغیه شماره ۱۴۰۱۰۹۱۰۰۰۲۱۸۱۶۱۷۲ به شماره پرونده :۱۴۰۰۰۹۹۲۰۰۰۱۸۹۶۰۰۹/۳ در تاریخ و ساعت مقرر در شعبه ۴دادگاه تجدید نظر حضور یافتم متاسفانه قاضی محترم اجازه حضور در جلسه دادگاه تجدید نظر را به من و دیگر برادران ندادن سوالی که مطرح است اولا اگر حضور ما لازم نبود چرا احضاریه داده شده که من مجبور به تعطیلی کلاس و درس باشم و از شهرستان بیاییم ثانیا من و دیگر وارثین مرحوم مرتضی قلی عباسی که فکر کنم از ارکان اصلی پرونده بودیم با اینکه نسبت به رای دادگاه بدوی اعتراضی نداشتیم (البته لایحه ای به دادگاه تجدید نظر ارایه شده بود) ولی در غیاب حضور به بطوری که مطلع شدم خانم وکیل وشاکی پرونده ویکی از خوانده های متعرض به رای دادگاه مطالبی دروغ نسبت به پدر مرحومان ابراز داشتن که فکر میکنم اگر در جلسه حضور داشتیم شاید گفته نمی شد یا حداقل من اجازه دفاع داشتم البته در رویه این پرونده در دادگاه بدوی هم اشکالاتی بود که مجال گفتن نیست در پایان از خداوند آرزوی سلامتی و موفقیت برایتان دارم
    خدایا چنان کن سرانجام کار
    تو خشنود باشی ما رستگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =